آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 24
بازدید ماه : 29
بازدید کل : 51831
تعداد مطالب : 43
تعداد نظرات : 28
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


 

:: موضوعات مرتبط: عکس، ،
:: برچسب‌ها: سولماز تکه ,
نویسنده : عطا

 

:: موضوعات مرتبط: عکس، ،
:: برچسب‌ها: سولمازوسولگون تکه دو خواهر زنبورک نواز,
نویسنده : عطا

آیا شما از افزایش بازدید وبلاگتون خوشحال می شید؟
اگر جواب مثبته این مطلب را تا انتها بخونید



در حال حاضر  پرببیننده ترین سایت ها سایت ها یا شبکه های اجتماعی هستند اگر شما می خواهید بازدید خوبی روی وبلاگتون داشته باشید نباید از شبکه های اجتماعی غافل بشین . یکی از راههای جذب بازدید کننده از شبکه های اجتماعی ثبت مطالب وبلاگتون در اینگونه شبکه ها است اگر راهش را بلدید خیلی خوبه و اگر بلد نیستید من اونو به شما اموزش می دم ولی پیشنهاد می کنم حتی اگر راهش را هم بلدید این مطلب را بخونید

دلتون می خواد به صورت خودکار هر وقت پست دادید مطلبتون اتوماتیک بره توی فیس بوک-توییتر-لینکدین به همین راحتی !!!

مثل یه آب خوردنه !! کمی حوصله کنین و مطلب را تا انتها بخونین

دوروش برای اینکار هست یکی کمی سخت و دیگری آسان:


 اما روش اول : (یه کم سخته ولی وقتی واردش شدی خیلی کیف می کنی)


خوب در ابتدا هر مدیر سایتی باید در شبکه های اجتماعی حداقل معروف مانند فیس بوک ، توییتر ، گوگل پلاس اکانت کاربری ساخته و داشته باشد که ما مبنای آموزش را بر این می گذاریم که شما همچین کاری را انجام داده اید.

اگر نساختید همین حالا بسازید خیلی آسونه بعد از اینکه اکانت خودتون را در شبکه های اجتماعی بالا ساختید آموزش زیر را دنبال کنید

یکی از سرویس های بسیار خوب و عالی که در بین کاربران هم معروف و مورد استفاده است ، سایت و سرویس Twitterfeed می باشد که با کمک این سایت می توانید با دادن آدرس URL خوراک و RSS خود به آن ، به طور اتوماتیک و بدون دخالت خودتان پست ها و مطالب سایتتان به شبکه های اجتماعی ساپورت شده از طرف این سرویس فرستاده شود.

ثبت نام در Twitterfeed

در ابتدای کار وارد سایت Twitterfeed.com شوید و روی گزینه Register Now کلیک نمایید.

twitterfeed-1

در کادرهای مربوطه ایمیل و رمز عبور را وارد کرده و یک اکانت برای خود بسازید.

twitterfeed-2

البته شما می توانید از امکان OpenId این سایت هم استفاده کرده و از طریق اکانت های گوگل یا یاهو و وردپرس خود وارد سایت شوید و نیازی به ثبت نام نداشته باشید.

twitterfeed-3

در مرحله بعدی که ثبت نام خود را انجام دادید ، وارد فاز بعدی می شوید که باید در فیلد ” Feed Name ” نامی برای فیدتان انتخاب کنید و در کادر بعدی هم باید آدرس Feed یا خوراک سایتتان را که در فیدبرنر ساخته اید در آن وارد کنید و در آخر هم دکمه ” Test Rss Feed ” را بزنید تا سایت تست کند که فید شما درست وارد شده است.

twitterfeed-4

در گام بعدی روی گزینه ” Advanced Settings ” کلیک کنید تا در زیر آن یک باکس از تنظیمات مختلف باز شود.

twitterfeed-5

در قسمت ” Update Frequency ” می توانید تعیین کنید که آپدیت مطالب شما در چه بازه زمانی در شبکه های اجتماعی منتشر شود. مثلا من روی هر 12 ساعت قرار دادم که 4 تا از پست های جدید سایت را در شبکه های اجتماعی منتشر کند.

twitterfeed-6

در قسمت بعدی هم در گزینه ” Post Content  ” می توانید تعیین کنید که مطالب شما به چه صورت منشنشر شود ، مثلا فقط عنوان مطالب یا محتوای مطالب یا هر دو. اگر هم می خواهید که مطلب منتشر شده دارای لینک به سایت شما باشد که چک باکس ” Post Link ” را فعال کنید. در گزینه ” Shorten link through ” هم می توانید معین کنید لینک های شما توسط چه سایت های کوتاه کننده لینکی ، کوتاه شود که من مثلا سرویس bit.ly را انتخاب کردم و از سایت bit.ly مشخصات Api خودم را درآورده و در کادرهای مربوطه وارد کردم و در آخر هم دکمه ” Verify bitly Account ” را زدم تا اطلاعات به درستی تست شود. اگر هم می خواهید که مطالب منتشر شده شما با تنظیماتی که انجام دادید در فیس بوک هم انجام شود ، گزینه مربوطه را کلیک کنید.

twitterfeed-7

البته API سایت bit.ly به شکل زیر در قسمت تنظیمات قرار دارد.

twitterfeed-8

در قسمت بعدی در گزینه ” Post new items based on ” می توانید مشخص کنید که اگر پست های شما دارای تاریخ و زمان هستند که با انتخاب گزینه ” Pubdate ” جدیدتیرن پست ها بر اساس زمان و تاریخ مطالب منتشر می شوند و اگر هم گزینه ” GUID ” را انتخاب کنید که در این حالت ، آخرین پست های شما منتشر می شوند.

twitterfeed-9

در قسمت بعدی هم می توانید در گزینه ” Post Prefix  ” یک پیشوند 20 کاراکتری انتخاب کنید و در گزینه “Post Suffix ” نیز یک پسوند 20 حرفی دیگر.

twitterfeed-10

اگر هم می خواهید که پست های بخصوصی از سایت شما در شبکه های اجتماعی منتشر نشود ، می توانید از گزینه ” Keyword Filter  ” استفاده کنید و تعدادی کلمات کلیدی در کادر مربوطه وارد کنید تا بر اساس آنها فیلتر انجام شود.

twitterfeed-11

در مرحله دوم و گام بعدی و بعد از تنظیمات خود ، می توانید از  3 سرویس توییتر ، فیس بوک ، لینکدین برای انتشار مطالب خود استفاده کنید.

twitterfeed-12

برای اینکه این سرویس بتواند پلی بین سایت توییتر ایجاد کنید باید روی گزینه ” Authenticate twitter  ” کلیک کنید و در صفحه بعدی هم روی گزینه ” Authorize app ” کلیک کنید تا ایجاد ارتبط شود. در فیلدهای بعدی هم کادرهای مربوطه را پر کنید و در آخر هم گزینه ” Create Service  ” را بزنید تا به مرحله بعدی بروید.

twitterfeed-13

البته اگر می خواهید فیس بوک را هم اضافه کنید که همین مراحل بالا را طی کنید.

twitterfeed-14

در آخر هم که می بینید که چه سرویس هایی را برای انتشار مطالب انتخاب کردیم که می توانید فعال یا غیرفعال کنید و در انتهای صفحه روی ” All Down ” کلیک کنید.

twitterfeed-15

در مرحله سوم هم اطلاعاتی را که وارد کردید و سرویس هایی را که انتخاب کردید را می بینید و می توانید به مراحل قبلی برگردید و آنها را ویرایش کنید و یا با گزینه ” Go To Dashboard ” به انتهای مراحل بروید.

twitterfeed-16

خوب به سلامتی به داشبورد سایت رسیدید و می توانید داشبورد خود رابه راحتی ببینید یا تغییر بدید.

twitterfeed-17







روش دوم :(بسیار ساده و جالب )


اما راه ساده تر و بدون اینکه کاری بخواهید بکنید نیز هست کاملا رایگان و بدون موارد فوق :

این چهار سایت از طریق rss به سه شبکه مهم اجتماعی به نام های : فیس بوک , توییتر , لینکدین متصل است یعنی شما وقتی لینکتان را در این سایتها ثبت می کنید هر یک ساعت یکبار تمامی لینک های ثبت شده به سایت های بالا ارسال می شوند و در این سایت ها ثبت می گردند

حالا شما مختار هستید از روش اول استفاده کنید و خودتان شخصا لینک پست های وبلاگتان را ارسال کنید و یا از چهار سیستم تبادل لینک پایین استفاده کنید و بدون ثبت نام و طی این مراحل به راحتی لینکتون را ارسال کنید


کافیه هر زمان پستی در وبلاگتون گذاشتید در این چهار سیستم لینک پستتون را ثبت کنید تا به صورت خودکار به سه شبکه مهم اجتماعی ارسال شود


http://fabner.net


http://nimdar.net


http://pesmal.net


http://iranarena.net


 



 

:: موضوعات مرتبط: افزایش بازدیدوبلاگ، ،
نویسنده : عطا

 

:: موضوعات مرتبط: عکس، ،
نویسنده : عطا
مراسم و آداب ترکمن

آداب و رسوم تركمن‌ها در ماه مبارك رمضان

 
نهمين ماه از تقويم هجري قمري، ماه مبارك رمضان است. اين ماه را عرب‌ها «شهر (ماه) الصيام» يا « شهر الرمضان»، ترك‌ها « اوروج»( يا احتمالاً «عروج)» و تركمن‌ها «اورازا»( احتمالاً تغيير يافته كلمه «روزه» است) و يا «رمضان» مي‌نامند. تركمن‌ها به لحاظ كثرت آداب و رسوم در زندگي روزمره، داراي فرهنگي بسيار غني هستند. اين مردم، به خاطر داشتن پيشينه فرهنگي بسيار قديمي، تقريباً براي هر مناسبتي مراسم خاصي دارند. يكي از اين مناسبت ها، ماه مبارك رمضان است. فرا رسيدن اين ماه باعث خوشحالي هر فرد تركمن مي‌شود و به خاطر همين نيز سنت‌ها و مراسم ويژه‌اي نيز براي آن دارند كه در اين مقاله سعي شده است به ذكر هر كدام از آنها پرداخته شود.

ماه مبارك رمضان در ميان تركمن‌ها از جايگاه والايي برخوردار است. در اين ماه تركمن ها،از مرد و زن تا پير و جوان و نوجوانان، با شور و شوقي عجيب، غير از برجاي آوردن فرايض، در تمامي مراسمي كه ويژه اين ماه برگزار مي‌شود، شركت مي‌كنند.

براي پي بردن به جايگاه والاي اين ماه در بين تركمن ها، به بيتي از شاعر بزرگ و بنيان گذار ادبيات تركمن يعني مختومقلي فراغي اشاره مي‌كنيم. اين سخنور بزرگ تركمن در يكي از شعرهاي خود درباره جايگاه والاي اين ماه مبارك چنين نوشته است:

از بين چهار فصل سال و دوازده ماه

رمضان مي‌آيد و آن بهترين ماه است

 

سالشمار ترکمنی

 

یكي‌ از شيوه‌هاي‌ گاهشماري‌ كه‌ وسيعاً در ميان‌ ملل‌گوناگون‌ آسيايي‌ رواج‌ يافته‌، دوره‌ دوازده‌ ساله‌اي‌ ازتقسيم‌ بندي‌ زمان‌ است‌ كه‌ تركمن‌ها آن‌ را «موچه‌»(müçe) مي‌نامند. يك‌ موچه‌ دوره‌اي‌ است‌ مشتمل‌ بر نام‌دوازده‌ حيوان‌ كه‌ گذر سالها با توالي‌ منظم‌ آنها محاسبه‌مي‌گردد. (جدول‌ ش‌ 1) اين‌ شيوه‌ سالشماري‌ از ديرباز -دست‌ كم‌ قرن‌ اول‌ ميلادي‌ – در ميان‌ ملل‌ شرق‌ دور رواج‌داشته‌ و متون‌ دستنوشته‌هاي‌ چيني‌ (سده‌ 6 م‌.) و نيزسنگنوشته‌هاي‌ تركي‌ (سده‌ 7-8 م‌.) قديمي‌ترين‌ نمونه‌هاي‌كاربرد آن‌ را در تاريخ‌ دنياي‌ قديم‌ به‌ دست‌ مي‌دهند.
ابداع‌ كنندگان‌ اصلي‌ اين‌ شيوه‌ گاهشماري‌ هنوز ناشناخته‌ باقي‌ مانده‌اند; ليكن‌ بسياري‌ از پژوهشگران ‌ابداع‌ آن‌ را به‌ تركان‌ – نياي‌ تركمنهاي‌ امروزين‌ – نسبت‌مي‌دهند، در هر صورت‌ سالشمار موچه‌ در سرتاسر آسيا انتشار يافته‌ و با فرهنگ‌ ملل‌ گوناگون‌ اين‌ قاره‌ كهن‌ امتزاج ‌پيدا كرده‌; بگونه‌اي‌ كه‌ در ميان‌ هر يك‌ از آنها رنگ‌ و صبغه‌اي‌ ملي‌ يافته‌ است‌. حيوانات‌ اين‌ دوره‌ در باور ژاپني‌ها ناظران‌ جهان‌ آدميان‌ از سوي‌ خداوند و بنا به ‌عقيده‌ چينيان‌ مدعوين‌ محبوب‌ «گوتاما بودا» و در فرهنگ ‌تركي‌ – تركمني‌ استقبال‌ كنندگان‌ بهار و سال‌ نو و در ميان ‌ايرانيان‌ حاملين‌ زمين‌ قلمداد مي‌شده‌اند.

 

 

آلاچیق ترکمناجزای آلاچیق ترکمنی (اوی)
اجزای اصلی تشکیل دهنده آغاچ اوی (آلاچیق) عبارتند از:
1- تاریم : قسمت پایین اوی(دیواره) را تشکیل می دهد، تعداد 4 عدد تاریم در ساختمان آلاچیق وجود دارد. هر تاریم از 44 قطعه چوب(20عدد کامل و24 عدد برش خورده) تشکیل می شود. قطعات چوب به وسیله پوست شتر (ناحیه گردن) با سوراخ کردن آنها بصورت ضربدری (آکاردئونی) بر روی همدیگر گره زده میشوند ؛ چوب ها به گرد این محور قابل چرخش بوده و تمامی قطعات نیز براحتی باز و بسته می شوند و با باز شدن آنها اشکالی به صورت لوزی بوجود می آید. تاریم ها را بوسیله طنابی به همدیگر می بندند و از اتصال آنها فضایی استوانه ای به قطر 5/5 متر و محیط 16 متر، شکل می گیرد. در قسمتی از تاریم ها که به درمتصل می شوند قطعه ای که به در وصل می شود از دیگر چوبها ارتفاعی مختصر بلند تر دارد ، بلندی ارتفاع ان نیز به خاطر آن است تا بتواند تکیه گاهی محکم برای در باشد. ارتفاع تاریم ها در حالت جمع شده 2.20 سانتیمتر و در حالت باز شده (حالت بر پا کردن) حدود 1.70 سانتیمتر می باشد.

 

آی ترک گون ترک

 

انسان ها با توجه به مقتضیات زمانی خود، نیاز به بازی و سرگرمی داشته اند و این نیازها در زمان های گذشته که از تلویزیون و رادیو خبری نبود بیشتر احساس میشد زمانی که همه چیز طبیعی و به طبیعت وابسته بود و به شدت احساس به سلامت جسمانی را در خود می دیدند شروع به ابداع بازی های مختلف، با توجه به محیط و عقاید خود می کردند.
هر کدام از بازی ها اهداف خاص خود را دارند که کودک در آینده ای نه چندان دور با در زندگی خود با آنها روبرو خواهد شد، دکتر رضا مهجور در کتاب روان شناسی بازی از قول آدلرمی  می گوید: « اطلاعاتی که کودک از طریق بازی بدست می آورد، نه تنها به زندگی حال او بلکه به زندگی آینده او ارتباط می یابد. » بازی های بومی و محلی ترکمن ها در عین سادگی جذابیت خاص خود را دارد که برای نسل امروزی تازگی و طراوت خاص خود را دارد دراین قسمت به معرفی یکی از این بازی ها می پردازیم.
آی ترک گون ترگ (آنقلیچ ، آلتین قلیچ): به معنی ماه را می خواهم، خورشید را می خواهم، که به احتمال قوی نمادی از طبیعت پرستی ترکمن ها قبل از اسلام و زمانی که مسلمان نشده بودند می تواند باشد. بیشتر بخوانید…

 
 

مراسم جشن عروسی ترکمن

 

اولين مرحله در عروسی ترکمن‌ها، انتخاب همسر مي باشد و حتی به جرات مي توان گفت که حساسترين مرحله عروسی نيز مي باشد . در نحوه انتخاب نيز نسبت به قبل تحولاتی صورت گرفته که به علت تحولات فرهنگی مي باشد و يکی از دلايل آن را به صورت زير مي توان بيان نمود .
تا چند دهه پيش سيستم آموزشی به شيوه سنتی اداره می شد و بيشتر جنبه پرورشی داشت و بيشتر پسران حق تحصيل داشتند . دختران نيز به عنوان يکی از عناصر بسيار مثبت اقتصادی مجبور بودند در درون منزل به قاليبافی يا ديگر هنرهای سنتی بپردازند . اما در حال حاضر به دليل نزول ارزش اقتصادی قالی و قاليبافی در منطقه و تمايل بيشتر دختران به تحصيل ، در درون منزل محصور نمی باشند ، بدين دليل نحوه انتخاب همسر با قديم که پدر و مادر عناصر مطلق انتخاب بودند تغيير کرده و فرزندان نيز حق اظهار نظر دارند .

:: موضوعات مرتبط: مراسم و آداب ترکمن، ،
:: برچسب‌ها: مراسم و آداب ترکمن,
نویسنده : عطا

تاریخچه فرش ترکمن

 

در دنیای كشفیات پیشرفته هنر دست بشریت، تكنیك تولید فرش جایگاه ویژه ای دارد. در گستره تاریخ، تكامل و توسعه فرش یكی از نشانه های هنر دست شرق شد. در شرق هیچ فرآورده دیگری جز فرش این چنین با این شدت بر غرب تسلط نیافت. امروزه این فرش در محیط جغرافیایی گسترده ای بافته می شود. دراین عرصه اگر شرق آسیا را مستثنی كنیم، تولید آن از آسیای صغیر شروع و تا سمرقند و مرزهای چین پایان می یابد. تعیین دقیق اینكه تولید فرش در شرق در چه زمانی، كجا و به دست چه كسی برای نخستین بار بافته شده یا در حقیقت اختراع شده، معلوم نیست.
تاریخ آشكار و روشن فرش دستباف در پانصد سال پیش از میلاد آغاز می شود. فرش پازیریك كه کهن ترین فرش بافته شده از نخ و پشم شتر است، به این دوره تعلق دارد. این فرش در گور پادشاه اسكیت ها، مردم منطقه بخش جنوبی سیبری یافت شد. طرح و نقش و نگار این فرش سنجیده شده و دارای تنوع رنگ و تراكم گره ها در هر متر مربع سه هزار و دویست گره بوده است. ساختمان طرح و نقش این فرش آن علامت مشخصه ای را نشان می دهد كه خود را پیش از هر چیز دیرتر در فرش ایرانی پیدا شدند. زمینه این فرش سرخ و حاشیه های باریك دور تا دور آن باطرح هندسی هشت ضلعی پر شده كه دیرتر در فرش های تركمنی به طرح گؤل (Göl) تركمن شبیه است.

 
 

ریشه یابی نقوش قالی ترکمن های ایران

 

مقدمه
نقوش قالي تركمن هندسي، شكسته و برگرفته از اعتقادات وباورهايي است كه از طبيعت يا فرهنگ كوچ نشيني آنها وام گرفته شده است وبه همين علت اين نقوش به صورت انتزاعي ونمادين پديدار مي شوند. تاكنون كتابها ومقالات متعددي در مورد تاريخچه قوم تركمن، فرهنگ وآداب و رسوم اين قوم وهم چنين قالي تركمن (مشتمل بر طرح، رنگ وبافت)نگارش شده است،  اين پژوهش بر آن است تا به طور خاص به بررسي منشا تعدادي از نقوش قالي تركمن  كه از آنها با عنوان «گول» نام برده مي شود بپردازد (به عنوان مثال ماري گول: جاي پاي شتر، كه به قداست شتر در بين تركمنها باز مي گردد)، تا بااين رويكرد، آشنای بیشتری با فرهنگ اين قوم وریشه یابی نقوش قالی آنان حاصل گردد

:: موضوعات مرتبط: فرش ترکمن، ،
:: برچسب‌ها: فرش, ترکمن,
نویسنده : عطا
دیوار بزرگ گرگان دومین دیوار تاریخی جهان

دیوار بزرگ گرگان دومین دیوار تاریخی جهان

 

دیوار بزرگ گرگان، طولانی ترین اثر معماری ایران باستان و بعد از دیوار چین دومین دیوار تاریخی جهان با ۲۰۰ كیلومتر طول، در دشت گرگان و تركمن صحرا قرار دارد. این دیوار از شرق دریای خزر در خواجه نفس شروع  و از شمال آق ‌قلعه و گمشیان گذشته پس از پیمودن شمال گنبد به طرف شمال غرب رفته و در كوه ‌های «پیش ‌كمر» محو می‌شود. در نوشته‌های تاریخی ، دیوار بزرگ گرگان را كه مانعی در برابر بیابان‌ گردان آسیای میانه بوده به نام های سد اسكندر ، سد انوشیروان ، سد فیروز ، دیوار دفاعی، قزل آلان ، مار سرخ و … نامیده‌اند و مطالب گوناگونی در مورد آن بیان داشته‌اند. نخستین پژوهش باستان شناسی دیوار گرگان در دوره معاصر توسط «ژاك دمورگان» فرانسوی درست در ۱۰۰ سال پیش صورت گرفت كه قسمتی از مسیر دیوار را روی نقشه ترسیم نمود. بعد از او باستان شناس فرانسوی «آرن» در سال ۱۳۱۲ خورشیدی بخشی از دیوار گرگان را به صورت پیمایشی، شناسایی و معرفی كرد. در سال ۱۳۱۶ خورشیدی «اریك اشمیت» آمریكایی با پرواز بر فراز منطقه، خط قرمز رنگی را در زمین مشاهده كرد كه با پیچ و تاب از دریا به سمت كوه های پیشكمر در شرق استان ادامه یافته است. او با دیدن این منظره عجیب این پرواز را بار دیگر تكرار كرد و باتهیه عكس های هوایی گام مهمی در شناسایی دیوار برداشت. بعد از آن دكتر «محمد یوسف كیانی» در سال ۱۳۵۰ با پرواز مجدد بر روی دیوار موفق به برداشتن عكس های جالب توجهی از دیوار شد و طول دیوار را ۱۷۵ كیلومتر با ۳۲ قطعه وابسته شناسایی كرد. پس از این مطالعات جدید شروع و تا سال ۱۳۵۷ توسط باستان شناسان ایرانی ادامه یافت. اما بعد از آن پژوهش بر روی دیوار اثر باستانی تا تشكیل استان گلستان یعنی سال ۱۳۷۸ متوقف ماند.

 
:: موضوعات مرتبط: اثار تاریخی ترکمنصحرا، ،
:: برچسب‌ها: دیوار بزرگ گرگان , دومین دیوار, تاریخی جهان,
نویسنده : عطا
شخصیت های نامدار ترکمنها

استاد حاج یار محمد آخوند نظری

 

استاد نظري در سال 1299 هجري شمسي در روستاي قره بلاغ در يك خانواده اسلامي و متدين ديده به جهان گشود با راهنمايي و تربيت شبانه روزي والد گرامي خويش آنا محمد معروف به آنا باي دوران طفوليت را سپري كرده و پا به عرصه تعليم و تعلّم آن دوران نهاد.

دوره ابتدايي را در مدرسه اي در شهرستان آق قلا تحصيل كرده و مدرك ابتدايي را از همانجا اخذ نمود . با توجه به پيشرفت‌هاي روزافزوني كه در اين زمينه كسب كرده بود والدين وآشنايان وي را بر آن داشت كه ايشان را به دارالتربيه (مدرسه نمونه در تهران) بفرستند تا ادامه تحصيل نمايد اما با وساطت و درخواست برخي از دوستان و آشنايان از رفتن به آنجا منصرف شده و در اداره املاك شهرستان مشغول خدمت شد.

اولين استادي كه ايشان نزد وي تلمّذ نمود (ملا عبدي) نام داردكه در روستاي اوچ تپه سكونت داشت. ديري نپائيد كه ملا عبدي متوجه شد روح جستجو گر و عشق علم اندوزي وي را نمي تواند ارضاء نمايد. از اين رو خود به اتفاق ايشان به حوزه استاد( بگ مراد ايشان) رفته وهر دو مشغول تحصيل علوم ديني شدند. در اين سالها بود كه افتخار تلمذ نزد چندين استاد برجسته منطقه چون (آماش آخوند) و (قربان آخوند اراده اي) را پيدا كرد.

 

استاد عبدالرحمن آخوند تنگلي

 

نام او عبدالرحمن شهرت تنگلي فرزند آنا محمد فرزند اراز آنا فرزند امين فرزند آتاش فرزند آقالي صوفي است.
پدر وي آنا محمد از طايفه طانا آتاباي در نواحي مرزي و در كنار‌ه هاي رود اترك در روستاي تنگلي مي‌زيست.
آنا محمد دوران تحصيل علوم ديني را ناتمام گذاشته و در التزام ركاب خدمتگزاران دولت آن زمان درآمد. مضيقه مالي وي را ناچار به كوچ كردن به روستاي عرفان آباد كنوني(قراقچي) از توابع شهرستان علي آباد كتول نمود.
در سال 1321 هجري شمسي «عبدالرحمن» ديده به جهان گشود.
عبدالرحمن پس از 4 سال تحصيل در مدارس دولتي آن زمان قدم در مكتب خانه روستاي خويش نهاده و به تحصيل علوم اوليه و آداب رايج آن دوران پرداخت.
با لطف و عنايات پروردگار توفيق ديدار و زيارت علامه و عارف رباني استاد الحاج يارمحمد آخوند نظري دام ظله العالي را داشته و با صرف بيش از 13 سال از عمر گرانبهاي خويش نزد ايشان و با علوّ همتي كه داشت توانست به سرعت مدارج عالي علمي را طي نمايد.
وي پس از اتمام دوره تحصيلات علوم ديني با اجازت و بدرقه دعاي خير استاد گرانقدر خويش و به همت پر شور اهالي روستا در تاريخ 17/7/1349 هجري شمسي حوزه علميه را با اندك امكانات تأسيس و راه اندازي نمود.

 

مسکین قلیچ

 

انگیزه‌ی‌ تدوین‌ مقاله‌ی‌ حاضر، معرفی‌ عارف‌ وارسته‌ی‌ قرن‌ نوزده‌ تركمن‌ به‌ مردم‌ فرهنگ‌ دوست ‌ایران‌ اسلامی‌ است‌. تحقیقات‌ و مطالعاتی‌ كه‌ درباره‌ی‌ این‌ شاعر انجام‌ گرفته‌، دارای‌ پیشینه‌ای‌ قدیمی‌ است‌.
نخستین‌ بار – دو سال‌ پس‌ از فوت‌ مسكین‌ قلیچ‌- خوجه‌ لی‌ ملا به‌ سال‌ 1907 میلادی‌ اطلاعاتی‌ را به‌ همراه‌ دیوان‌ شعری‌ از او را برای‌ آكادمیك‌ ساموئیلوویچ‌ می‌فرستد. اطلاعات‌ خوجه‌لی‌ ملا اساس‌ تحقیقات‌ بعدی‌ ساموئیلوویچ‌ بر مسكین‌ قلیچ‌ را تشكیل‌ می‌دهد.
به‌ سال‌ 1928 میلادی‌ و.اوسپنسكی‌ و بلیانف‌ در كتاب‌ «موسیقی‌ تركمن‌» به‌ معرفی‌ اشعار مسكین‌ قلیچ‌ كه‌ توسط بخشیان‌ بصورت‌ «آیدیم‌» اجرا می‌ شده‌ است‌، می‌ پردازند.
در سال‌ 1942 میلادی‌ نُه‌ شعر از مسكین‌ قلیچ‌ در یك‌ مجموعه‌ی‌ كوچك‌ به‌ چاپ‌ رسید این‌ مجموعه‌ با مقدمه‌ و اندك‌ محتویات‌ خود خوانندگان‌ بی‌شماری‌ را با زندگی‌ و افكار مسكین‌ قلیچ‌ آشنا ساخت‌.
قربان‌قلیچ‌ قولیف‌ به‌ مطالعه‌ی‌ عمیق‌ تری‌ در باره‌ی‌ زندگی‌ و احوال‌ مسكین‌ قلیچ‌ پرداخت‌ و مجموعه‌ی‌ آن‌ مطالعات‌ را در مقاله‌ای‌ تحت‌ عنوان‌ «درباره‌ی‌ زندگی‌ و آفرینش‌ ادبی‌ مسكین‌ قلیچ‌» به‌ سال‌ 1948 میلادی‌ به‌ چاپ‌ رسانید.

 

مختومقلی فراغی

 

در نیمه دوم قرن هفده و اوایل قرن هیجدهم میلادی در زمان قادر خان (خان ایل گوگلان) شخصی به نام مختومقلی یوناچی (1654 – 1720 م) جد مختومقلی فراغی زندگی می کرد. یوناچی پیشه آهنگری و زرگری داشت. او صاحب فرزندی شد که به نام پدر متوفای یوناچی، دولت محمد مسمی گردید. وجه شهرت دولت محمد به قری ملا نیز بدین خاطر بود که پدرش یوناچی در سن پیری صاحب فرزند شده بود. یوناچی جد مختومقلی فراغی دستی در شعر و شاعری داشته است اما آثار باقی مانده او بسیار کم است.
دولت محمد یکی از علمای بزرگ و مورد احترام و طرف مشورت ایلات زمانه خود محسوب می شد و با تخلص آزادی آثار پر ارجی را به وجود آورده است. دولت محمد آزادی در 1700 میلادی متولد و در 60 سالگی وفات یافت و مختومقلی فراغی در مرثیه پدر به نام «آتامینگ» به سن فوت پدر اشاره می کند. آزادی همسری به نام ارازگل داشته و صاحب 6 فرزند بود و مختومقلی فراغی فرزند سومین ایشان بود.
تولد وی در در سال 1733 م و وفاتش 1790م ذکر شده است، لیکن اخیرا دست نوشته ای پیدا شده است که گویا در آن مختومقلی با «ذنوبی» شاعر معروف در سال 1797 م مناظره شاعرانه داشته است. اگر بتوان با تکیه به این سند قضاوت کرد وفات وی حداقل هفت سال دیرتر یعنی سال 1797 یا بعد از آن باید باشد.

 

ستار سوقی

 

بدون تردید ستار سوقی شاعر محبوب ایل تركمن است. او را می توان یكی از مردمی ترین شاعران معاصر دانست كه عنوان خلیفه شاهیر را به همراه دارد. آوازه نام ساوچی بیشتر به دو علت است یكی به اشعار ناب و شیرینش و دیگری شخصیت والا و محترمش می باشد. این شاعر بزرگ به سال 1325 هجری شمسی در روستای صحنه از توابع شهرستان آق قلا چشم به گیتی نهاد. پدرش استا قلیچ محمد اهل شعر و ادب بود و اشعاری می خواند. مادرش هم گوزل نام داشت كه بعد از تولد فرزندش دیری نپایید كه آفتاب وجود او خاموش شد. و فرزندش را كه بعدها یگانه روزگار شد ، در یتیمی گذاشت. ستار سوقی به همین خاطر بود كه بعدها برای مادر عزیزش كه هیچ وقت او را ندیده بود ، شعر جذاب( باغیشلایان انمه ) را تقدیم كرد.او در كناره های رود گرگان بزرگ شد و درد فقر و بدبختی را چشید. شعر (قزیل گرگان) ساوچی الهام گرفته از این رود تاریخی است. از هفت سالگی تا شانزده سالگی به اشعاری كه توسط پدرش و یكی از خویشاوندانش بنام قربان قلیچ كاكا می خواند به دقت و علاقه گوش می دهد و علاوه بر آن خودش هم شروع به مطالعه اشعار شاعران كلاسیك تركمن می كند. وی در سن 16 سالگی در عنفوان جوانی سرودن شعر را آغاز می كند.با شعر به دنیای زیبایی قدم می گذارد كه روحش را با آن متعالی می بیند. شاعر روحی حساس و لطیف دارد،دردها و مشكلات جامعه او را آزار می دهد.بدبختی مردم ، ظلم و ستم را می بیند و نمی تواند خاموش بنشیند ناگزیر اشعاری مانند جرن قیز – دوقماچی قیز و مزارینگ را خلق می كند. در كنار غمها ، شادی ها و امید ها و خوشی های ایل را هم می بیند و اشعاری بنا مقتضای زمان می سراید.

کریم قربان نفس
 
کریم قربان نفس ، شاعری نوپرداز ، مترجمی توانا و روزنامه نگاری نکته سنج در 18 اکتبر سال 1929 میلادی در روستای ییلانلی از توابع بخش گوگ تپه ترکمنستان متولد شد. وی در سن هفت سالگی اولین شعرش را سرود و نخستین بار، شعر وی در روزنامه صدای کالخوزچی به چاپ رسید. در سال 1942 پس از ناکامی در عشق، شعر یاشلیق دراماسینی را سرود که درباره عشق شکست خورده اش می باشد .
این شعر در بین مردم بیشتر با نام منینگ یگیت وقتیم ، سنینگ قیز وقتینگ مشهور می باشد و از سروده های محبوب وی در بین جوانان است که در سال 1968 چاپ شد و به زبان های مختلفی ترجمه گردید . کریم قربان نفس در دانشگاه آ.م.گورکی ترکمنستان موفق به اخذ لیسانس ادبیات شد و به خاطر برخورداری از درک عمیق سیاسی دوباره به نمایندگی مجلس انتخاب گردید .
وی با کار در یکی از نشریات دولتی و قلم فرسایی در آن و نیز در اثر همکاری نزدیک با نویسندگان و مترجمان مشهور ترکمنستان همچون آنا مخداف ، مرد صوفی اف و کاکا بای مراداف در زمینه ادبی به تجارب گرانقدری دست یافت که موجب نبوغ و درخشش ادبی او شده است . از جمله فعالیت های ادبی او ترجمه است. وی علاوه بر ترجمه بیش از بیست کتاب از زبان مادری خود به دیگر زبانها ، آثار « ش، پتته اف »، « ق، کنیه »، « ج، پودار » را به زبان خود ترجمه کرد .
وی با بیشتر نویسندگان و مترجمان مشهور ترکمن چون « آنه مخداف »، « ا…بردی هایدیف »، « بردی کربابایف »، « ب، سیتاکوف » و … و با نویسندگان و گویندگان روس و اوکراین ارتباط تنگاتنگ داشت.
 
دسته‌ها:ا

اراز محمد شاعری

 

اراز محمد شاعری از چهره های شاخص شعر و ادب ترکمن در دوره نظام شاهنشاهی است. در واقع می توان گفت که چهره ای است که در  آن دوره با رباعیهای نو خود گام جدیدی در وادی شعر ترکمن صحرا برداشته است. این گام نو را می توان در تصاویر ناب و تازه، زبان نو و متناسب با زمان امروزی ترکمن و حرفهای تازه اش احساس و ادراک کرد. اراز محمد شاعری زبان شعر نوین را شناخته و برخلاف بسیاری از شعرای همعصر خود که نتوانسته اند قفس سبک و محتوی شعر کلاسیک را بشکنند، در اشعار وی شاعری با چهره ای نو و سمبل نسل جدید مشاهده می شود. هم اوست که اولین رباعیهای ترکمنی را به شعر ترکمن صحرا ارائه کرده که پس از چند دهه گام راسخ دوم آن توسط نازمحمد پقه با مجموعه شعر «سویجک بولسانگ» برداشته شده است.
رباعیهای ترکمنی اراز محمد شاعری با عنوان «ترکمن رباعیلاری» در سالهای اولیه پس از انقلاب به انتشار سپرده شده و در مدت کوتاهی جزو کتابهای کمیاب قرار گرفته است؛ اما با این  وجود با گذشت سالهای متمادی هنوز چاپ دوم آن در دسترس خوانندگان قرار نگرفته که براستی جای خالی آن احساس می شود. امروز، هر چند که خوانندگان جوان آشنایی کافی ای با نام وی ندارند اما در میان اهل ادب ترکمن شاعری از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است و رباعیهایش ورد زبان محافل شعری ترکمن.
اراز محمد شاعری در سال 1312 هجری در «کومیش دپه» متولد شده در سال  1352 در گنبدکاووس دار فانی را وداع گفته و بیش از چهل سال عمر نکرده است. اما رباعیهایی که وی در این عمر کوتاه خود سروده در ردیف اشعار ماندگار ادب ترکمن قرار گرفته اند.

 

ملانفس

 

ملانفس آخرین شاعر –داستانسرای دوره كلاسیك ادبیات تركمن بوده و اثر مشهور وی داستان عاشقانه ی « زهره –طاهر» است.
« زهره و طاهر » كه از شاهكارهای ادبی ملانپس به حساب می آید شهرتی همپایه «لیلی و مجنون» در ادبیات فارسی دارد.
ادبیات تركمن در قرن سیزدهم صاحب فرزندی توانا به نام ملا نفس گردید. استادملا نفس در سال 1225 هـ.ق در «سرخس» به دنیا آمد و بخش اعظم عمر خود را در «مرو» گذراند. وی پس از اتمام تحصیلات ابتدائی در مكتب خانه های محلی، به ادامه تحصیل در مدارس شهر بخارا همت گماشت. ملانپس با ادبیات زبانهای تركی ـ تركمنی و فارسی آشنایی كامل داشت. این آشنایی و نیز احاطه كامل وی برادبیات و فرهنگ عامه تركمن، در تك تك شعرهای ظریف و سرشار از احساس وی مشهود است.
از آثار برجسته ملانفس  باید به داستان « زهره و طاهر » كه از شاهكارهای ادبی ملا نفس  به حساب می آید اشاره كرد. «زهره و طاهر» در ادبیات تركمنی داستانی است كه شهرتی همپایه «لیلی و مجنون» در ادبیات فارسی دارد. علاوه بر «زهره و طاهر»، در غزل، مخمس نیز به مسائل اجتماعی نیزپرداخته است. وی در دوران سخت زندگی خود با شاهان و بگ ها و بی عدالتی ها مبارزه كرده است. به عنوان مثال در شعر « نرگِزگین» یعنی (مردانه زندگی كن) به انسانها می گوید كه «در برابر ظالمان و پولداران سر خود را خم نكنید»
ملانفس در حیات ادبی تركمن یكی از شخصیت های ممتاز است. در آغاز، او در یكی از دهات ناحیه مرو معلم مدرسه بود و بعدها بازرس مدارس شد. در داستان شاعرانه اش كه بنام «زهره و طاهر» مشهور است، به شرح حال دو دلداده جوان پرداخته و افكار محافظه كارانه والدین آنها را به باد انتقاد می گیرد.

:: موضوعات مرتبط: شخصیتهای نامدار ترکمن، ،
:: برچسب‌ها: شخصیتهای, بنام ومعرف ترکمن,
نویسنده : عطا

 

:: موضوعات مرتبط: عکس، ،
:: برچسب‌ها: عکس,
نویسنده : عطا

 

:: موضوعات مرتبط: عکس، ،
:: برچسب‌ها: امین جان,
نویسنده : عطا

:: موضوعات مرتبط: عکس، ،
نویسنده : عطا

 

:: موضوعات مرتبط: عکس، ،
نویسنده : عطا

 

:: موضوعات مرتبط: عکس، ،
نویسنده : عطا
یاشلیق دراماسی

قانگالينگ اوینده– تجن ده قالدى

منينگ ييگيت واقتيم، سنينگ قيز واقتينگ.

اوق گچمز يئلغينلانگ ايچينده قالدى

منينگ ييگيت واقتيم، سنينگ قيز واقتينگ.

 

بير ياندان اورشدى، بير ياندان حاسرات،

حاسرات بولچوليقلدى، هـزيلليك قاحاط.

شول ياويز يئللارا گليـپدى غابات

منينگ ييگيت واقتيم، سنينگ قيز واقتينگ.

 

دأريلر يانياردى، ايس كؤپليأردى،

گيديأنلر گليأندن حاص كؤپليأردى،

تويلار آزالياردى، ياس كؤپليأردى،

منينگ ييگيت واقتيم، سنينگ قيز واقتينگ.

 

سؤيشمك دوشمه جك ياليدى يآدا.

اما سؤيگـى ديـين جاديلى زادا

حكم اديپ بيلمز اكن هيچ حيلى قادا.

منينگ ييگيت واقتيم، سنينگ قيز واقتينگ.

 

ديه رديم: « گره گيم، چن بولدى، اويلان!

أهلى بويداشلارينگ باشلارى بوغـلان…»

سن ديه ردينگ: « غارراپ باريانگمى اوغلان؟

أومأن اؤز واقتى بار، صابرينگ اؤز واقتى.

 

بوينونگدان گلردى جنگل- ينگ ايسى،

گوسگدن اوراردى تومموليگين ايسى،

دمينگدن كوْكأردى مونگ گولينگ ايسى

منينگ ييگيت واقتيم، سنينگ قيز واقتينگ.

 

كم- كمدن قولايلاپ لبينگه لبيم،

چآبيراپ باشلاندا دمينگه دميم،

نأز بيلن ايتردينگ:« حانى ادبينگ؟

سؤيگـى بولاشمازمى ادب آز واقتى؟…»

 

اونگوشمالى بـوُردوم ساچلارينگـى ايسغاپ،

لب قاداغان واقتى– اولام بير حاساب.

يؤنه بئيله حاساب دوشمزدى آنگسات:

حاساب يتيأن اكن، ديزبا- ديز واقتينگ.

 

چيقارمى ياديمدان شول تأسين پورصات؟

(چيقجاق بولايسا- دا برمن روغصات!)

قورساغمينگ اوستونده كوْرسيلدأپ قورساق،

كتينگ ايچينده قيزيل كؤز واقتينگ.

 

ساغاتلار تيز گچدى، تيز گچدى شئيله،

يانگجادا قوشلوقـدى، بولوپدير اؤيله.

سن ديدينگ: « فـلان جان، قايدالى اؤيه،

ييگيدين اؤز واقتى بار، قيزينگ اؤز واقتى».

شو ماحال يوقاردان گلدى بير اوراز،

سراتسم تورانگنگـى اوروپ دور پرواز:

«عاشيقلار، يئنه- ده صابير ادينگ بير آز،

گؤرمأنديم سايامينگ بئيله ياز واقتين!»

 

دريا هم سسلندى: «ادمأنگ أتيـياچ،

سيزه قاصت اتجگه تاپارين عالاج.

سيزينگ كيمن بيره ك- بيره گه مأتأچ،

گؤريـپديم نه دريا، نه تكيز واقتيم».

 

آسماندا پل- پللأپ بير قوجا بورگوت،

قيغيردى: « سيز جودا مناسيب جفت.

يؤنه ولين قيشا قالايما ييگيت،

ميوه يتيشديمى– يئغنا گويز واقتى.

 

توقاى بورگوديندن آليپ آق پاتا،

قيشا قالمازليغا اديـپديك وادا.

يا سن ساده بولدينگ، يا- دا من ساده،

بيردن توپان قوپدى، دونيأنگ ياز واقتى.

 

بيلمه ديم نأمأنينگ حسيبى بولدى،

انه نگ بير ساوچىنينگ يسيرى بولدى،

شه يتدى- ده اوزگأنينگ نصيبى بولدى

منينگ ييگيت واقتيم، سنينگ قيز واقتينگ.

 

آتديلار ماشينا. سس اتدينگ آغلاپ،

توپولدوم. چكديلر قولومدان تاولاپ.

بير منزيله گيتديم ايزينگدان ايلغاپ،

گؤك كورته لم بولسانگ، انتك قيز واقتينگ.

 

بير قوجاق آلين ساچ، بير قوجاق چوقول،

اوچ قوجاق اؤوريم ساچ، اون قوجاق عاقيل–

شونچا حازينانى بير كورتأ بوقوپ،

يتدينگ گؤزلريمدن، دانگينگ ساز واقتى.

… دوغـرى آى ياريمدان دولاندينگ سن سونگ.

اؤنگ منگكيدينگ ولى، منگكى دأل اونسونگ…

شوندا من ديـيپـديم: « سن باغتلى بولسانگ،

هم-أ منينگ باغتيم، هم م اؤز باغتينگ».

 

شوندا يوْزينگده گؤريندى اونجى.

گؤزلرينگده قاچدى اوْچ سانى هونجى،

سونگ دؤردينجى، اونسونگ بأشينجى…

شوندا اينگ مرد واقتينگ، اينگ اجيز واقتينگ.

 

«ايچرده اوتورسام– يوره گيم قيسيار.

داشا چيقسام­– آسمان دفأمدن باسيار».

شو قوشغينگ هنيزم باغريمى كسيأر،

تاس شاهير بولوپدينگ چوال قيز واقتينگ.

 

تاس شاهير بولوپدينگ. بوُردينگام بلكم،

شاهيرليق يانغيندان باشلانيان اكن.

يئنه قايديپ گيتدينگ. ساواشديم كم- كم.

شوندا- دا قوات سن، هر يالنگيز واقتيم…

 

كيم بولسا- دا سانگا ساتاشان كيشى،

باغتلى ييگيت اكن ساغ بولسون باشى.

يؤنه سنگ باشينگا سالايسا قيشى،

گيجأ اؤوريلمزمى اونينگ گونديز واقتى.

 

چومديرسه الينگه يكجه تيكن،

شول تيكن مونگ بولوپ باغريما چؤكر،

(شيغريمه دوشنرعشق يوْكينگ چكن،

چكمه ديك يتيره ر اؤز عزيز واقتين).

 

…آرادا آيلانديم تجن يرلرينه،

ياشليق يئلاريميزينگ گچن يرلرينه،

سراديپ گؤزياشينگ سچن يرلرينگه،

گچيرديم بير گيجه، بير گونديز واقتيم.

قانگنگالى هم اوتير اؤنگكى يرينده،

تورانگنگـى هم اوتير اؤنگكى يرينده

شول دريا هم ياتير اؤنگكى يرينده،

بير تاپماديق زاديم اؤنگكى يرينده–

منينگ ييگيت واقتيم، سنينگ قيز واقتينگ.

 
:: موضوعات مرتبط: کریم قربان نفس، ،
:: برچسب‌ها: اشعار, کریم قربان نفس,
نویسنده : عطا
اوغلوما نصیحت

آتام مانگا آیدیپدی،

منم سانگا آیدایین،

من-ا ساپاق ادیندیم،

سانگا-دا ساپاق بولسون،

لباسینگ یوپک بولوپ،

نامیسینگ نخ بولاندان

قوی، لباسینگ نخ بولسون،

نامیسینگ یوپک بولسون،

:: موضوعات مرتبط: کریم قربان نفس، ،
:: برچسب‌ها: اشعار, کریم قربان نفس,
نویسنده : عطا

:: موضوعات مرتبط: ، ،
نویسنده : عطا
جنگ گوگ تپه

تكه هاي اخال 8000 سوار و 12000 پياده سالورها 1500 سوار و 2500 پياده اما نيروهاي تركمن به فرماندهي بردي مراد خان كه دفاع از اخال به او ويارانش واگذارشده بود در حدود 15000 نفر بود يك نيروي مشترك 5000 نفره ساريق تكه و سالور آماده خواهد بودتا در صورت نياز نيروهاي آخال رايياري دهد تمام نيروهاي تركمن عمدتا مسلح به تفنگهاي قديمي منسوخ و شمشير بودند فقط تعداد بسيار كمي از انها تفنگهاي جديد داشتند كه در سالهاي قبل از ايرانيها و افغانها و روسها گرفته يا خريده بودند خلاصه تسليحات بسيار فقيرانه بود وچيزي در باره عمليات جنگي جديد نمي دانستند اما آنها سوراكاران ممتاز وشمشير زنان عالي بودند اين بود وضعيت نيروهاي تركمن كه قرار بود با نيروهاي كاملا انضباطي و مسلح به سلاح مدرن مقابله كنند . در اوائل فوريه 1879 همانطور يكه قبلا شرح داده شد وقتي كميته مخصوص دولت روس تصميم به لشگركشي به تركمنستان گرفت به مقامات قفقاز و ماوراء خزر دستور داده شد تداركات لازمه را بعمل آورند . كميته مخصوص ژنرال آي . د . لازاروف فرمانده بخش نخست قفقاز را به سمت رئيس اين لشگركشي با عنوان فرمانده موقت نيروها در منطقه نظامي ماوراء  خزر انتخاب كرده ژنرال لازاراف سربازي خشن و بسيار منضبط بود . وي نزد مقامات روس و مردم قفقاز به جنگجوي قفقازي معروف بود . براي اين لشكر كشي سربازان زير در اختيار او گذاشته شد : 5/16 گردان براي جنگ پياده هر گردان 450 نفر 7310 نفر 22 سوتنيا قزاق ( 100 = سوتنيا ) ودو اسواران سواره نظام 3200 نفر با 34 توپ 400 نفر جمعا 10910 نفرافسران همراه ژنرال لازاروف عبارت بودند از ژنرال كنت بورچ فرمانده سپاه كارمندان كلنل پرنس دولكوروكوف آجودان امپراتور ورئيس منصوب گارد پيشروي و ژنرال لوماكين حاكم كل منطقه ماوراء خزر در اواخر مارس 1879 ژنرال به كراسنوودسك رسيد وتمام سپاهان روس مستقر در چكيشلر و چات را بازرسي كرد جنگجوي قفقازي بلافاصله جنگ رواني بر ضد تركمنها را آغاز كرد او در يگ پيام به تركمنها گفت قصد دارد با سپاهيانش به پيشتازد و كشور آنها را تسليم مقامات روسي كند و اين با انها ست كه تصميم به مقاومت بگيرند يا تسليم اما او بهر حال مصمم است كه ارادهء تزار بر آورد شود . اما تركمنها به پيام او جواب ندادند وبه ساختن استحكامات شان سرعت بخشيدند . آنگاه لازاروف در 18 ژوئن پس از تكميل تداركاتش در ماهاي اوريل و مه يگ دسته گارد پيشروي 2260 نفري با 4 توپ تحت رهبري كلنل دولگوروكوف از چكشيلر براه انداخت وظايف دولگوروكوف عبارت بود از ساختن يك انبار ذخاير پيشروي در دوزاولوم بناي پل برروي رودسومبار كندن چاه وتسطيح جاده در مسير لشگركشي گارد پيشرو دولگوروكوف پس از 12 روز راه پيماي در 29 ژوئن به دوزاولوم رسيد . در 7 ژوئيه انها ساختمان پل برروي رود سومبار را تكميل كردند ودر مكانهاي لازمه چاه كندند انگاه تصميم گرفتند به سوي تارسا كان ( ترس آقان ) و خوجه قالا دو آبادي غير متروك تركمن در مسير بنده سن پاس حركت كنند . وقتي خبر مربوط به پيشروي روسها به بردي مرادخان و مشاورانش رسيد آنها فورا 4000 سوار و 2000 پياده بسوي بنده سن پاس گسيل داشتند دو هفته بعد آنها در 16 اوت اگاهي يافتند كه تارساكان بدست روسها افتاده است بردي مراد خان فورا گروه زيادي سوار به خوجه قالا فرستاد تااز سقوط آن بدست روسها جلوگيري كند اما افراد او بوسيله سواره نظام روسها كه موفق به ربودن 4000 گاو از اهالي خوجه قالا شدند دفع گرديدند باشنيدن اين خبر بردي مراد خان با سپاهيانش بهمراه تاكما سردار به خوجه قالا تاخت مقابله بانيروي روسها در نزديك خوجه قالا كه از فاصله بسيرا دور آتش مي گشود روي داد كه از ا ن فاصله اسلحه تركمنها نمي توانست آسيبي به آنها برساند  بردي مراد خان با مشاهده برتري اسلحه روسها افرادش را از خواجه قالا به بنده سن و از انجا به بورما عقب كشيد و در انجا يك شوراي اضطراري تشكيل داد بعد از مباحثه پيشروي سريع دشمن شورا تصميم گرفت مرحله دوم برنامه راباجرا در آورد . يعني تمام ساكنان غرب آخال را در گوگ تپه متمركز سازد اما چون براي اينكار و تداركات دفاعي نياز به زمان داشتند  تصميم گرفتند به ( گفته گرودكوف ) تاكماسردار وصوفي خان رابه بهانه اعلام تسليم و ارائه خدماتشان پيش روسها بفرستند تا پيشروي روسها را به تاخيربياندازند روساه پس از كسب آگاهيهاي لازمه تاكما سرادر وصوفي خان را تا پايان جنگ شان در توقيف خود نگهداشتند . در اين هنگام تغيرات ناخواسته در اردوي روسها رويداد بخش عمده

نيروهاي لازاروف بين 11 و 14 اوت از چكيشلر حركت كردند ودر 21 و 22 اوت به دوزاولوم رسيدند در اين حركت سپاهيان روس بطور قابل ملاحظه اي از شدت گرما آسيب ديدند . در 28 اوت وقتي به ترس اقان نزديك بنده سن پاس رسيدند در بلنديهاي خنك تر وضعيت سربازان بهبود يافت . لازاروف در اواخر ژوئيه يك تاول بزرگ دربين شانه هاي او پديد آمد دو هفته بعد در 14 اوت دكترهايش تاول اورا عمل كردند ومعلوم شد مسموميت خوني دارد كه در 26 اوت 1879 با رسيدن به چات از دنيا رفت كه بعد از وفات لازاروف مشاور او سر لشكر لوماكين سر فرمانده سپاه روس شد . تشكيل هشت گردان پياده نظام و سواره نظام با توپخانه در يك اردو در بنده سن پاس براي جمع اوري ذخيره دو ماهه در انجا ايجاب مي كرد . لوماكين كشور تركمنها را خوب مي شناخت واز 1873 در چند لشكر كشي بر ضد تركمنهاي تجارب مفيداندوخته بود .

در اين حال تركمنها عقب نشيني از بورما به گوگ تپه را ادامه مي دادند اما عقب نشيني انها قدر كند وسازمان نيافته بود كه باعث به جا ماندن چند اردوگاه كوچك در حواشي خط پيشروي دشمن بود ساكنان اين آباديها با دارئي هايشان در جهت چاهها عقب نشيني كردند اما روسها در مسير پيشروي خود انها راغافگير نموده و 300 تركمن را قتل عام كردند 6000 گوسفند 1200 شتر را به يغما بردند . بدين ترتيب راه گوگ تپه براي روسها كاملا باز شد .

لوماكين در 31 اوت بعد از متمركز كردن نيروهايش در بنده سن با افسران خود يك شوراي جنگ تشكيل داد . در باره جريانات اين شورا خبرنگار ( نووووره ميا ) اينطور نوشت : تصميم گرفته شد از گذرگاه بامي بگذارند  وارد واحه آخال شوند وانگاه تركمنها را مطيع سازند كه هدف اصلي اين لشگر كشي بود .برداشت شوراي جنگ اين بود كه آنها مي توانند تركمنها را به يك درگيري تمام عيار بكشانند وبراي هميشه مغلوب سازند . اين شورا تصميم گرفت يك سوم نيروهايش را با 4 توپ در خوجه قالا وبنده سن بگذار و دو سوتنيا قزاق و دو موشك انداز را در تهاجم به شاخه آتاباي تركمنها ي يموت كه از فراهم كردن امكانات براي روسها در قزل آروات خود داري كرده بودند بكار گيرد .ژنرال لوماكين نيروهايش را به دو ستون تقسيم كرد تا كار پيشروي آسانتر باشد يك گارد پيشرو تحت فرمان دولگوروكوف ويكي نيروي اصلي تحت فرمان ژنرال بورچ انها قبل از حركت يك سان نظامي در بنده سن ترتيب دادند لوماكين در برابر سپاهيانش ظاهر شد و گفت دشمني كه ما با آنها مي خواهيم بجنگيم اگر چه سازمان يافته نيستند وفقط تسليحات ضعيفي دارند ، باشمار زيادشان ايمانشان بيباكي شان با انرژي و داشتن اسبهاي تندرو وخستگي ناپذير شان ميتوانند ناگهان از همه جا ظاهر شوند وخطرناك هستند . و فرمان پيش روي داد گارد پسشرو در 3 سپتامبرحركت كرد وروز بعد نيروي اصلي براه افتاد روسها همه آباديهاي وروستاهاي مسير خود گوگ تپه را اشغال و ويران ساختند صدها خانواده اين روستانشين ها فرصت نيافتند با رسيدن به گوگ تپه جان خود را نجات دهند مسير روسها از بامي ، بورما ، آرچمان و سونچو مي گذاشت تا دورون در مكان اخير ستونهاي روسها بهم پيوستند ودر يگ ستون پيشروي كردند درشب 7 و8 سپتامبر در دورون مبادله نيراندازي بين گشت مراقب روسها وتركمنها صورت گرفت در سپتامبر روسها به ياراجي در فاصله 17 ميلي استحكامات تركمن گوگ تپه  رسيدند .

در اخرين شوراي جنگ در بهار 1879 در مرو تصميم گرفته شد تركمنها روسها را در بين خوجه قالا وبنده سن پاس متوقف كنند اما در حمله روسهابه خواجه قالا آنها آتش توپخانه وتفنگهاي روسها را تجربه كردند ومجبور به عقب نشيني به بورما واز انجا به گوگ تپه شدند . درگوگ تپه گرد همائي جديدي تشكيل دادند و تصميم گرفتن استحكاماتي در اطراف گوگ تپه بكشند ودر داخل ان تا اخرين قطره خون از خويش دفاع كنند .كار ساختن استحكامات بلافاصله شروع شد و يانگي شهر (شهر جديد ) نام گرفت و زنان كودكان پير مردان در ساختن ان كمك ميكردنند . در 9 سپتامبر وقتي قواي روس به گوگ تپه رسيد بخش جنوبي قلعه تمام نشده وضلع شرقي نيمه تمام بود و كار ديوارها باارتفاع مطلوب نرسيده بود و چادرها داخل قلعه قابل رويت بود . در مقابل ضلع غربي گوگ تپه دو آسياب قرار داشت ودر كنار هر يك قلعه يا دژي بود كه دو دژ دفاع بيروني گوگ تپه را تشكيل ميداد .

روسها در بعد از ظهر 8 سپتامبر دومين شوراي جنگي خود را تشكيل دادند كه در ان ترتيبات نهاي براي حمله را در صبح روز بعد را اختيار نمودند . كه اين بار نيروهاي روسي به سه ستون تقسيم شد ستون اول تحت فرمان كلنل دولگوروكوف كه اورا ژنرال لوماكين وژنرال وينگنستين وافسران اداري همراي مي كردند ستون دوم تحت فرمان ژنرال بورچ ستون سوم تحت فرمان كاپيتان كه گانوف كه مسئوليت تمام كاروان حمل ونقل را بعهده اشت بود .

روسها صبح 9 سپتامبر از ياراجي بسوي گوگ تپه شروع به پيشروي كردند ستون اول ساعت 3 صبح ستون دوم 4 صبح وستون سوم 5 صبح وقتي روسها به 5/5 ميل بسوي گوگ تپه پيش رفتند جمعي از سوران تركمن به رهبري قارا باتر از قلعه بيرون ريختند قاراباتر يگ بخش ازسواره نظام را به مقابله گاردپيش رو روسها فرستاد و خود با نيروي اصلي به ياراجي تاخت به اين اميد كه ستون حمل ونقل روسها را قطع كند . نيروي اعزامي بدون مقاومت عقب نشست وقاراباتر با اجتناب از در گيري با گارد پيشرو بسوي ستون ژنرال بورچ اسب راند و نيروهايش در اگمان باتر گرد آورد . لوماكين كلنل شكورينسكي را بفرماندهي ستون حمل ونقل گماشت ويكصد قزاق به مقابله تركمنها فرستاد تا ستون حمل ونقل فرصت جمع و جور شدن را بيابد . وقتي سوارن تركمن به تير رس قزاقان رسيدن انها به سوي انها تير دستجمعي پرتاب كردند كه تركمنها با اسلحه هاي قديمي شان جواب عبث به انها دادند وتركمنها مثل برق پيش تاختند وروسها را به عقب راندند صحنه اين اولين برخورد بين دو طرف را خبر نگار گولوس اينطور توصيف كرده است : انبوه مردم تكه ملبس به خلعت هايرنگارنگ بسياري از انها عمامه سفيد يا كلاههاي پوستي بزرگ بر سر شمشير هاي كج بدست و تفنگهاي دولول به پشت با فريادهاي الله اكبر خود را به روي قزاقها مي زدند سواران مجرد ( يكيت ها ) پيشاپيش همه همچون سواران سيرك برق آسا در مقابل ستونها ظاهر مي شدند وانگاه پيش از انكه هدف قرار گيرند برق آسا دور ميشدند وبه زودي به قزاقها رسيدن وجنگ تن به تن اغاز شد اگر بورج فرمان شليك چند گلوله توپ بميان مهاجمان صادر نميكرد قزاقها قطعه قطعه شده بودند تركمنها با صداي شليك توپ از قزاقها جدا شدند . تركمنها به زودي از حالت بهت زدگي خارج شده وبه سوي روسها تاختند اين بار هدف ستون حمل ونقل بود اما توپهاي كوهستاني وتوپهاي ته پر دشمن آتش سنگيني به ميان آنها فرو ريخت انها با عبور از برابر ستون بورچ درست خارج از تيررس آنها بر كشتند وبسوي اگمان باتر اسب راندند در اين درگيري روسها هفت وتركمنها سي نفر تلفات دادند . مقابله دوم بين سواره نظام تركمنها و ستون پيشرو روسها بود پس از كوشش ناموفق براي قطع ستون حمل نقل سوار نظام تركمنها اين بار به ستون پيشرو روسها حمله كرد تا مانع انها شود اين حمله چنان سريع بود كه رشته سواره نظام روس از هم گسست و روسها براي مدتي وحشت زده شدند ژنرال وينگنستين به توپخانه دستور آتش داد اما تركمنها فورا از تيرزس توپهاي روس عقب نشستند انگاه فرمانده انها قاراباتر نيمي از انها را به شمال گوگ تپه فرستاد تا در صورت عقب نشيني راه عشق آباد را امن نگهدارند . و خودش با باقي افرا د به يك آسياب آبي وقلعه مجاور ان بنام اسياب سفلي كه بر روي نهري كوچك در فاصله يك ونيم ميلي سنگرهاي روسها قرار داشت مستقر شد .

پس از عقب نشيني سواره نظام تركمنها روسها به پيش روي خود ادامه دادند و درنيمروز به يك تپه شني در فاصله تير رس گلوله توپ 1200 يارد از گوگ تپه رسيدند . وبلا فاصله توپهايشان را به بلندي تپه كشيدند وشروع به توپ باران قلعه داخل قلعه تركمنها كردند . وهر توپ هدف خود را پاره پاره ميكرد ويراني زيادي به بار مياورد خانواده هاي تركمن از قلعه بسوي شرق در جهت عشق آباد به دست به فرار زدند . لوماكين وقتي كوشش تركمنها رابراي فرار از قلعه ديد به سوار نظام روسها فرمان داد ضلع شمالي گوگ تپه را دور بزنند وراه منتهي به عشق اباد را قطع كنند سواره نظام روسها بفرماندهي كلنل چاوچاوادزه فورا اجراي اين دستور را اغاز كرد .

قاراباتر فرمانده سواره نظام تركمن كه در قلعه مجاور آسياب سفلي بود با ديدن اين حركت با افرادش به دشمن تاخت اما پس از زدوخورد كوتاه مجبور شد اسياب سفلي را ترك وبه اسياب عليا نزديك ديوارهاي شرقي گوگ تپه عقب بنشيند . بردي مراد با مشاهد اين حمله يك دسته پياده نظام از قلعه به ياري قاراباتر فرستاد اما روسها با واحد موشك اندازشان وتوپهاي كوهستاني تركمنها را عقب راند . وپيش روي به ضلع شمالي گوگ تپه را ادامه دادند وبه اسياب عليا رسيدند . قاراباتر با افرادش دوباره به دشمن تاخت در اين جنگ او شهيد شد وافرادش شكست خوردن اما گروه كوچگي از پياده نظام تركمن موفق به حفظ اسياب عليا شدندو با كنترول نهر آب ايجاد دردسر به دشمن را آغاز نمودند و روسها كنترول كامل جاده عشق اباد را بدست اوردند .

ژنرال لوماكين براي بدست اوردن نهر اب دو گردان از سپاهانش را به مقابله تركمنها فرستاد وتركمنها با درك اهميت اين نهر اب افراد بيشتري از قلعه براي حفظ نهر اب به بيرون قلعه فرستادن كه با توپخانه روسها مواجه شدند ومجبور به مراجعه به قلعه شدند . روسها حمله اي طوفاني به اسياب عليا كردند و تمام تركمنها را از دم تيغ گذاراندند كه دفاع قهرمانانه آنها ازسوي خبرنگار گولوس اين چنين است :وقتي او چندين ساعت بعد به ان محل رسيد موضوع گفتگو در ميان سربازان روس بود بدين ترتيب بعد از ويران كردن تمام دفاع خارجي گوگ تپه روسها در حدود ساعت 3 بعد از ظهر به نزديك ديوارهاي قلعه رسيدند . سپاهيان روس نيم ساعت استراحت كردند وفرماندهانشان لوماكين ، بورچ ، ويتگنستين و دولگوروكوف  در باره عمليات آينده جلسه اي تشكيل دادند . مشاوره فرماندهان روس منتهي به ين تصميم شد كه قسمت اصلي نيروهادر ضلع شمالي متمركز وبه سه فرماندهي تقسيم شود حمله به ضلع غربي بعده دولگوروكوف ضلع شمالي به بورچوورهبري سواره نظام در ضلع شرق بهد ويتكنستين واگذار شد خود ژنرال لوماكين كل قوا را بدست گرفت . بمحض موضوع گيري سپاهيان ژنرال لوماكين فرمان بمباران قلعه را صادر كرد . او اجازه هر گونه ارتباط ومسلاحه رابا تركمنها  رد كرد .  واجازه خروج خانواده هاي تركمن را از قلعه نداد . رهبرا جوان تركمنها بردي مرادخان بامشاهد ويراني وكشتاراز اثر توپ خانه دشمن يك بار ديگر در 4 بعد از ظهر كوشيد زنها وبچه ها را از قلعه خارج كند كه گروه از سورا نظام روس به فرماندهي گوليتسين مانع خروج آنها شد زنها به اين باور كه روسها با رفتار انساني عكس العمل نشان خواهند داد استرحام نموده وكودكان شير خواره شان به انان نشان دادند وفرياد مي زدند همه مارا بكشيد لااقل به اين موجودات كوچك رحم كنيد شمارا به پيغمبر انها را باردو نفرستيد تا در مقابل چشمان مان بوسيله گلولهاي توپهاي شما تكه تكه شوند . كلنل گوليتسين كوركورانه از مافوق خود فرمان مي گرفت و به كسي اجازه خروج نداد وبا تمام آه وناله ها انها را به قلعه باز گرداند .

ژنرال لوماكين در ساعت 5 بعد از ظهر با شليك 4 فير توپ به سپاهيان خود فرمان حمله به قلعه گوگ تپه را داد .در اين حال در ميان قلعه تنش ونگراني درميان تركمنهاي از جان شسته شدت گرفت دشمن بيرحم حتي به زنان وكودكان اجازه خروج از قلعه ويران شده را ندادند . بعد از جنگ يك شاهد عيني تركمن اين لحظه را بياد مي اورد : بيش از پيش اگاه مي شديم كه تعداد كشته ها تقريبا مساوي زنده ها بود  انها وظيفه خود را انجام داده اند و خوشبخت آرميده اند كاهشما هم ميتوانسيتم بميريم و اين همه وحشت و شرم و توهين را نمي ديديم انها هيچيك از مرگ نترسيدند دلاوران ما با عبور از روي اجساد رفقايشان محاصره دشمن را گسستند همه توده هاي مردان پير و جوان حس مي كردند كه مردن بهتر از زنده ماندنشان است .

سربازان روس بسوي گوگ تپه پيش مي رفتند توپخانه آنها از شمال غرب گلولهاي كشتار گر به داخل قلعه فرورميرختند با رسيدن سربازان به ديوارها اتش توپ خانه قطع گرديد و جنگ تن به تن شروع شد مدافعين دقيقا در انتظار اين لحظه بودند و از برتري سلاح روسها هيچ وقت فرصت جنگ تن به تن را پيدا نكرده بودند . بردي مراد خان به مدافعين قوت قلب داد وچنين گفت خدا بهمراه ما باد اگر پيروز شويم افتخار نصيب ما مي شود واگر كشته شويم بهشت در انتظار ماست همه مابايد به دشمن همچون ببر بتازيم شجاع باشيد نه عقب نشيني در كار است ونه ترحمي وجود دارد هيچ روزي براي مردن بهتر از امروز نيست .

وقتي سربازان روس از جانب شمال وغرب به ديوارها رسيدند تركمنها خودشان را به دشمن زدند بدين ترتيب يك جنگ فوق العاده بين مدافعين گوگ تپه وروسها آغاز شد جنگ ضلع غربي ديوارهاي گوگ تپه توسط آرسگي يك خبر نگار روس از تپه توپخانه ها چنين توصيف شده است :  ما ميديديم چگونه افراد يكي پس از ديگري ميافتاد ، چگونه پرچم از دستهاي يكنفر مي افتاد وبسرعت توسط سربازاني كه نزديكتر بودند بر داشته مي شد ، چگونه يك افسر از اسبش غلطيد وبي حركت روي زمين بجا ماند انبوه پيراهنهاي سفيد ( سربازان روس ) دائم به جلو شتاب ميكرد وبراي رسيدن به باروتلاش مي نمودند . لحظه بعد سربازان در حال يورش پاي ديواردر داخل دود ناپديد شدند . توپها ز غرش افتاد وفريادها خفه شدند . همه فكر ميكردند همه چيز تمام شد اما اينطور نبود . اما پس از نيم ساعت  ، سربازان بازهم پاي ديوارهاي مدافعان ظاهر شدند اين بار شتابان به مواضع قبلي شان بر مي كشتند . تازه از ديوارفاصله گرفته بودند كه بدنبال آنها با فريادهاي خشمناك و شمشيرهاي آخته ، توده خروشان تركمن موج زد .....

آنچه سربازان روس را در اين جنگ بيش از همه غافلگير كرد وجود گودالهاي دوازده پايي پاي همه ديوارهاي تركمن ها بود . وروسها نتوانستند از اين موانع بگذرند . و مجبور به عقب نشيني شدند كه تركمنها به تعقيب شان پرداختن اما آتش جناحي بموقع روسها پيشروي آنها را مانع شد و روسها خود را با تلفات جدي نجات دادند .   

در اين جبهه  هنگام عقب نشيني ونبرد روسها چهار افسر كشته وهفت افسر زخمي پنجاه و هفت سرباز كشته وهشتاد ويك سرباز زخمي داشتند تلفات تركمنها غير قابل شمارش بود . همزمان با حمله از ضلع غربي يك حمله طوفاني از شمال صورت گرفت گرفت به محض اينكه شليك توپها اغاز حمله را اعلام كردند نيروهاي روس بفرماندهي ژنرال بورچ در دو خط به قلعه تركمنها پيشروي كرد . خبرنگار نوووئه وره ميا گزارش داد قبلا در عمرم هرگز چنين صحنه اي نديدم سربازان افسران در جلو باگامهاي بلند و سريع پيش رفتند آتش توپخانه تشديد شد فرياد كركننده از تركمنها در خط باروها بهوا خاست و امام از مناره با پرچم سبز خارج شد ودر ان بالا باهتزاز در اورد و مومنين را به مقاومت در برابر حمله كفار دعوت كرد . در جبه روسها سربازان سرودهاي ملي ميخواندند . سربازان روس به داخل گودال پريدند وميكوشيدند از ميان حفره ها به داخل اردو بالا بيايند . بسياري طعمه نيزه چوبي شدند وبا سر به گودال افتادند با انهم گردان گرجي ها توانستند به داخل اردو راه يابند وبه چادرها رسيدند از انسو هزاران تركمن از جان گذاشته خشمناك كه زمين زير پايشان به جهنم تبديل شده بود به سربازان روسي حمله كردند مهاجمان با اشگفتي و بهت زدگي به اين منظره نگاه ميكردند وقتي به پشت سر خود نگاه كردن سربازي پشت سرشان نبود با ديدن اين منظره پا به فرار گذاشتن  وتركمنها به تعقيب انها پرداختند در بركشتشان زنها همچون ماده ببرهاي خشمگين آنها را سنگ باران وآب جوش بر سر آنها ريختند . بردي مراد خان فرياد زد حالا زمان بابودي تمام روسهاست به دنبال من بيائيد ! وانگاه نبرد از جان گذاشته وتن به تن رويداد . در مدت كوتاه روسها بيش از شصت نفر كشته دادند و با اشفتگي دست بسوي توپخانه شان دست به فرار گذاشتن و تركمنها در تعقيب انها وقتي به به توپخانه رسيدند كوشيدند يك خط دفاعي بسازند اما هيچ چيزي نمي توانست در برابر حمله تركمنها ايستادگي كند . دو نفر تركمن با مشاهده خط فولادين روسها براي دفع پيشروي تركمنها با آغوش كشوده بسوي سر نيزه هاي روسها هجوم بردند وبا كشاندن سر نيزه ها به بدنهاي خودشان دو شكاف در خط دفاعي روسها باز كردند وسدفولادين روسها را در هم شكستن .  با رهيري بردي مراد خان به پيش تاختند . در عرض چند دقيقه عده زيادي از انها در ميان توپها بودند وروسهاي توپچي را از دم تيغ مي گذراندند . ژنرال بوچ بعدها ميگفت فكر كردم كاملا شكست خورده ايم . در اين گيرو درا كاپيتان ماخوخي فرمانده توپخانه چهار توپ در ميان تركمنها شليك كرد كه عده زيادي از تركمنها به شمول بردي مراد خان رهبرشان تكه تكه شدند . تركمنهاي خسته بعد از شهادت رهبرشان پيشروي را متوقف كردند و سپس به پايگاهشان بازگشتند . دفع حمله تركمنها توسط روسها جنگ گوگ تپه در 9 سپتامبر 1879 را به پايان رساند . تلفات روسها 7 افسر و170 سرباز كشته 20 افسر و247 سرباززخمي و 8 نفر ناپديد بود و تلفات تركمنها در دفاع از قلعه شان حدود 4000 نفر حدس زده شدكه اكثرشان غير نظامي بودند . بعد از اين نبرد روسها به نقطه اي در فاصله سه چهار ميلي گوگ تپه عقب نشستند وشب يك صف چهار گوش تشكيل دادند . آرسكي ميگويد هيچكس نمي دانست كجاست خيلي وقت گذاشت تا فهميديم كه عده زيادي شتربان مخصوصا آنهايي كه مسئول اساس كارمندان بودند با شترها و بسته هايشان به دست تركمنها افتاده بودند .

از سوي ديگر در داخل قلعه وضعيت تركمنها غم انگيز بود 200 موشك 500 گوله توپ و 246000 فشنگ ساچمه اي توسط روسها به قلعه شليك شده بود وعده كثيري را به خاك وخون كشيده بود .

بعد از مرگ بردي مراد خان رهبري تركمنها به اراز محمد خان سپرده شده ود ر طي شوراي بين بزر گان تركمن در مورد شرايط متاركه و تسليمي به روسها چنين فيصله گرديد كه افرادي تام الاختيار جهت ابلاغ تسليمي محض به روسها به اردوي روسها فرستاده شود . صبح 10 سپتامبر وقتي نمايندگان تركمن نزديك كمپ روسها شدند ديدند كه روسها در حال عقب نشيني به سوي چكلشيلر است انها به قلعه بازگشته وخبر خوش را براي مدافعان دادند و اين جنگ باتمام كشتار و ويرانيش به پيروزي تركمنها خاتمه يافت .


:: برچسب‌ها: جنگ گوگ تپه ,
نویسنده : عطا
راز ماندگاری مختومقلی فراغی

راز ماندگاری مختومقلی فراغی

 

مخدومقلی فراغی مبارزه با ظلم و جور ، بی عدالتی ، حمایت از محرومین و تاكید بر وحدت مسلمانان، راز ماندگاری مختومقلی فراغی بود. مبارزه با ظلم و بی عدالتی و مكتب دینداری و قرآنی را در مكتب استاد و پدرش شاعر پیشه اش دولت محمدآزادی فرا گرفته است.

مردم روزگار مختومقلی فراغی ، آرمانهای خود را در آرمانهای وی می دانستند. ایمان مختومقلی فراغی محكم و الهی بود ، و درون مایه و مضامین اشعارش از اسلام ناب محمدی (ص) سرچشمه می گیرد.

وحدت و تعالی ، پیشرفت مسلمانان ، مبارزه با نظام سلطه و هرگونه ظلم و ستم از آرمانهای فراغی بوده است.مختومقلی فراغی شاعر وعارف بزرگ تركمن درسال ‏1146 ‏هجری قمری درروستای "حاجی قوشان "گنبدكاووس در خانواده مذهبی به دنیا آمد،‌پدرش "دولت محمد آزادی " و مادرش " ارازگل " نام داشت.‏

مختومقلی تا پایان عمر در بین تركمن ها زیست و در غم ها و شادی های آنها شریك بود، وی علاوه بر شعر، به آموزش و راهنمایی مردم پرداخت و سر انجام در سن ‏57 ‏سالگی در سال ‏1204 ‏هجری قمری دركنار "چشمه عباساری" در دامنه كوه "سونگی"بدرود حیات گفت. ‏

پیكر او در روستای "آق توقای" شهرستان مرزی مراوه تپه در جوار آرامگاه پدرش به خاك سپرده شده است.اشعار این شاعر بزرگ تركمن كه به زبان های مختلف ترجمه شده، دارای مضامین مذهبی، عرفانی و اجتماعی است.

 


:: برچسب‌ها: راز ماندگار , مختومقلی فراغی,
نویسنده : عطا
طوايف و قبايل مقدس تركمن ها

طوايف و قبايل مقدس تركمن ها
غير از طوايف و تيره هاي مختلف تركمن، تركمنها داراي چهار طايفه ديگري موسوم به اولاد هستند. اين طوايف چهارگانه اولاد از طوايف مقدس تركمن به شمار مي آيند. زيرا آنها خود را از نسل خلفاي راشدين « رضي الله تعالي عنهم اجمعين» مي دانند.
اين طوايف عبارتند از: الف- شيخ از نسل حضرت ابوبكر صديق (رض) ب- مخدم (مختوم) از نسل حضرت عمرفاروق (رض) ج- آتا از نسل حضرت عثمان ذي النورين (رض) د- خوجه از نسل حضرت علي مرتضي (رض).
اين طوايف چهارگانه كه از چهاريار پيامبر(ص) انشعاب يافته اند بخاطر اينكه چهاريار از ياران و خويشاوندان نزديك رسول اكرم (ص) مي باشند اولاد آنها در نزد تركمنها مقدس شمرده مي‌شوند. چرا كه حضرت ابوبكر(ع) پدرزن پيامبر اكرم(ص) مي‌ باشد، حضرت عمر(ع) هم پدرزن پيامبراكرم(ص) و از طرف ديگر داماد حضرت علي(علي) مي باشد. حضرت عثمان (ع) و حضرت علي(ع) هر دو داماد پيامبراكرم (ص) مي باشند. و روايت است كه مي گويند آنها (اولاد) براي تبليغ دين مبين اسلام و از طرف ديگر بعلت فرار از ظلم و جور خلفاي اموي به ميان تركمنها آمده اند. و تركمنها به آنها اولاد گفته و احترام بسيار زيادي نسبت به آنها قائل بودند و هستند. از ميان اين طوايف. آتا و خوجه پرنفوذترين آنها هستند. به جهت اينكه فرزندان اين دو طايفه از نوادگان و اهل بيت رسول اكرم(ص) محسوب مي شوند.
 


:: برچسب‌ها: طوايف , و قبايل, مقدس , تركمن ها ,
نویسنده : عطا
تركمنهاي تكه

تركمنهاي تكه: تكه بزرگترين و نيرومندترين قبيله تركمنهاست كه نفوذ آنها دركشورهاي مجاور بلكه در ميان كل مردم تركمن محسوس بود. قدرت فزاينده تكه، رهبريت تركمنها را به آنها داد. همانطوريكه در واقع اسم آنها هم تلويحاً بيانگر آن بود.
آنها در آخال و واحه هاي مرو، و در سرتاسر كوير و اوزبوي، از نزديك چاههاي ايگدي گرفته تا مرزهاي واحه خيوه مي زيستند. زماني اكثريت جمعيت تكه در سرزمين آخال ساكن شده بودند، اما بعد از اينكه سدي روي مرغاب ساخته شد، عده اي به واحه مرو انتقال يافتند، كه بدين ترتيب مرو از واحة آخال پرجمعيت‌تر گرديد. و بواسطه اسم محل سكناي خود موسوم به آخال تكه و تكه مرو شدند.
علت انتقال تكه هاي مرو از واحة آخال فشار جمعيت و نداشتن زمينهاي زراعي كافي و عدم وجود آذوقه در آخال بوده است كه يكي از رهبران تكه بنام قوشيدخان با زدن سدي بر روي رودخانه مرغاب آن واحه را آباد مي كند. و تكه هاي مرو در سال 1835 از آخال تكه جدا مي‌شود و در مرو در كنار رودخانه مرغاب سكني مي گزينند. آنچه كه از آنها اطلاع در دسترس است اينكه در آن اوقات عدة زيادي از تركمنهاي تكه به راهنمائي اورازخان از زمين آخال حركت كرده به مسافت هشتاد ورست به مغرب روستاي جيار كه در انتهاي هري رود واقع است رسيدند.
سي سال بعد تكه ها جنگ خونريزي را با ايرانيهائي داشتند كه از طرف قاجاريه جهت تنبيه و غارت آنها فرستاده شده بودند در اين جنگ - كه به جنگ مرو معروف است- تكه ها شكست سختي را بر قشون ايران وارد ساختند. بعد از شكست ايرانيها تركمنهاي تكه «تراكمة ساريق وسالور را مطيع خود نمودند و تمام خاك مرو را تصرف كرده و خودرا نه تنها از تبعيت ايرانيها خلاص كردند، بلكه از تبعيت اهل خيوق نيز بيرون آمدند.
تكه ها كه از نيرومندترين و شجاعترين طايفة تركمن هستند در مقابل هجوم قشون ايراني و روسي مقاومتهاي زيادي مي كنند و شكست زيادي را به اين دو مهاجم قدرتمند و نيز حاكم خيوه وارد ميسازند. در مورد شجاعت تكه ها در گرگان نامه مسيح ذبيحي اينگونه آمده است كه : ««تنها تراكمة تكه سبب هستند كه روسها با هزار زحمت وضع حاليه خود را در آسياي وسطي تحصيل نموده اند ]و[ نتوانند روابط خود را در اين ممالك وسعت دهند.. كار آساني نخواهد بود كه روسها تراكمه تكه را به اطاعت درآورند. آنچه بيشتر اسباب صعوبت انقياد تراكمة تكه است نه تنها شجاعت آنهاست كه چندين دفعه علايم آنها به ظهور رسيده است بلكه ميل زياد آنها به آزادي مي‌باشد.»
مسكن دائمي تكه ها نوار باريكي بود كه در طول كوپت داغ، از قزل آروات تا گاوارز، و دشت حاصلخيز مرغاب قرار داشت. به گفته گرودكوف، اكثر دهات تكه مخصوصاً در آخال، بوسيلة ديوارهاي گلي بلند احاطه شده و بصورت مكانهاي استحكاماتي در مسير رودخانه ها، گاهي تك، بعضي اوقات بصورت جفت و حتي گروههاي بزرگتر قرار داشتند.
مهمترين اينها عبارتند از: در كانال گوزباشي، باگير، قاري قالا، ميراوا. گوكجه، ساليك قالا، قبچاق و عشق آباد؛ در رودخانه كوزلوخ، يميشان، شوقالا، كياليجار، باب آراب، گومبت لي. وايزگنت قرار داشت؛ در رودخانه فيروزي يني سو و رولمتاي بوزمين قرار داشت و سرانجام در سكيزياب، يانگي قالا، گوك تپه ، كهنة گوگ تپه و آخال واقع بود.
 


:: برچسب‌ها: تركمنهاي تكه,
نویسنده : عطا